صنایع مختلف از جمله صنعت پتروشیمی در آلودگی محیط زیست نقش دارند که البته میتوان با انجام تدابیری این آلودگی را کاهش داد. مهندس رحمانیان، رئیس پژوهشکده حفاظت صنعتی و محیطزیست پژوهشگاه صنعت نفت، در مورد نقش مراکز تحقیقاتی نظیر پژوهشگاه در کنترل آلودگی صنایع، مطالبی به شرح زیر بیان میدارد:
اعمال یکسری استانداردهای جهانی برای هر مجتمع، ابداً کافی نیست
مهندس رحمانیان ضمن تاکید بر بررسی شرایط منطقه مجاور مجتمعها در خصوص آلودگی محیطزیستی صنایع بیان میدارد: "مشکل اصلی در زمینه آلودگی محیط زیست، اعمال معیارها و استانداردهای جهانی به صورت خام در صنایع کشور است. اگر قابلیت پذیرش آلایندگی در یک محیط را صرفاً برای یک مجتمع در نظر بگیریم، به هیچ عنوان به نتیجه مطلوب خود دست نخواهیم یافت. وقتی حجم مشخصی از پساب وارد منطقهای میشود، شرایط منطقه و قدرت پالایندگی منطقه است که میزان عکسالعمل منطقه را نسبت به آلودگی تعیین میکند. بنابراین صرفاً اعمال یکسری معیارها و استانداردهای جهانی به این صنایع کافی نیست، بلکه باید منطقه و ویژگیهای آن مورد مطالعه قرار بگیرد. ممکن است در یک منطقة خاص، مجتمعی که یک عنصر آلاینده توسط آن بیرون داده میشود، به تنهایی مشکلی بوجود نیاورد اما اگر تمام آن مجتمعها آن عنصر را درهمان حد بیرون بدهند کل منطقه دچار مشکل شود.
به عنوان نمونه اگر در منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر که حدود 20 واحد پتروشیمی مشغول به فعالیت هستند، چنانچه قوانین زیستمحیطی برای یک مجتمع در نظر گرفته شده و عمل به همان اعداد خام و استانداردهای جهانی از او خواسته شود، حتی اگر مجتمع بطور کامل آن استانداردها را رعایت کند، کل منطقه نابود خواهد شد. در این صورت، هم سازمان محیط زیست کار خود را انجام داده و نظارت داشته و هم صنعت مربوطه به وظایف خود عمل کرده، اما با این وجود منطقه آلوده و نابود شده است.
بنابراین ما نیاز به بررسی و متناسبسازی قوانین کلی و معیارهای جهانی برای مناطق مختلف صنعتی کشور و تعیین و تدوین معیار و استاندارد متناسب با هر منطقه داریم که این کار مراکز تحقیقاتی خاصی است. اگر این مراکز فعالشده و این معیارها را برای هر منطقه و مجتمع تدوین نماید و آن را در اختیار سازمان محیط زیست قرار دهند، آنگاه سازمان محیط زیست نیز با دستپر و با اطمینان خاطر، قوانین و معیارهای مناسب را به مجتمع مربوطه ابلاغ مینماید؛ با رعایت این استانداردها، آلودگی کنترل شده و محیط با توان خودپالایی خود، که در تدوین استانداردها و معیارها در نظر گرفته شده، آلودگی احتمالی را دفع خواهد نمود.
اگر این معیارها و استانداردها مورد ارزیابی قرار گیرد و معیار خاص هر منطقه تدوین شود، حتی میتوان در مورد آینده منطقه و استقرار صنایع مختلف بصورت منفرد و یا مجتمع و اثرات احتمالی آنها با قاطعیت نظردهی کرد. مثلاً میتوان وضعیت پنج سال آیندة منطقه عسلویه و یا تنبک را پیشبینی نمود و تمهیدات لازم را در مورد آن به کار بست. اگر این مطالعات انجام نشود، عسلویه و خلیج نایبند که یکی از معروفترین مناطق زیست محیطی دنیا است، ظرف چند سال آینده به دلیل عدم رعایت مسائل زیست محیطی، از بین خواهد رفت و ما را با عکسالعمل سازمانهای مختلف جهانی روبرو خواهد ساخت.
در نتیجه از طریق ابلاغ اعداد خام خشک، به صنعت و وادار کردن صنعت به رعایت آن، نمیتوان کاری از پیش برد. دانشگاه وظیفة مطالعه، استخراج و بروزکردن اطلاعات از منابع مختلف اطلاعاتی جهان و آموزش آن به افراد جوان و پرپتانسیل را داراست، سازمان محیط زیست نیز وظیفة ابلاغ آن به صنعت و کنترل رعایت این معیارها را داشته وصنعت نیز وظیفه تولید همگام با رعایت اصول حفاظت از محیط زیست را دارد؛ اما پرداختن به این نکته که آیا این معیارها درست و منطبق با شرایط هر منطقه و متناسب با صنعت مستقر در آن منطقه هست، وظیفة مراکز تحقیقاتی است که در کشور ما اصلاً و ابداً مورد توجه واقع نشدهاند."
پیشگیری مهمتر از درمان
مهندس رحمانیان پس از تاکید بر لزوم توجه به مراکز تحقیقاتی در حوزه محیط زیست، پرداختن به بحث آیندهنگری و زمینهسازی جهت پیشگیری از آلودگی محیط توسط صنایع را نیز مسئلهای مهم و جزو وظایف این مراکز خواند و گفت: "اگر صنعتی در حال حاضر شروع به فعالیت کرد و مقدار مشخصی co2 به محیط دفع کرد، ممکن است در حال حاضر برای ما مشکلی بوجود نیاورد، اما آیا در 10 سال آینده نیز وضعیت به همین ترتیب باقی میماند؟ هم اکنون از لحاظ co2 ما دارای سهمیه پایینی در جهان میباشیم و لذا در برخی موارد سهمیة خود را با رقمهای پایین به کسان دیگر میفروشیم و حساب 10 یا 20 سال دیگر صنعت خود را نمیکنیم. این آیندهنگری در مورد صنایع، نیاز به ارتباط تنگاتنگ میان مراکز تحقیقاتی فوقالذکر و مراکز تصمیمگیر و سیاستگذار کشور دارد؛ بدین معنی که از سوی مراکز تصمیمگیر اعلام شود که تا 10 سال آینده چه صنایعی وارد کشور شده و در مناطق مشخص مستقر خواهند شد، تا بررسی اثرات سوء آنها توسط مراکز تحقیقاتی صورت پذیرد و بیان شود در مناطق مورد نظر چه صنایعی با چه مقیاسی، برای محیط زیست مشکل ایجاد مینمایند. اگر چنین کاری صورت نپذیرد، مسؤلین که بدنبال توسعه کشور هستند، صنایع مورد نظر را وارد و فعال میکنند، پس از آن سازمان محیط زیست وارد عمل شده و سعی در متوقف کردن و رفع مشکلات موجود مینماید. لذا همواره مراکز محیط زیست غافل از پیشگیری و تنها به دنبال درمان خواهند بود. درصورتیکه با توجه به اینکه کشور ما، کشور در حال توسعهای است پیشگیری بسیار سودمندتر از درمان است. لذا باید نقش مراکز تحقیقاتی و پژوهشی پررنگتر شود تا در زمینه حفظ محیط زیست از دنبالهروی صنعت و اصلاح مشکلات آن فراتر رفته و پیشرو صنعت شویم."
ضرورت ارایة مدرک در اظهار نظرها
رئیس پژوهشکده حفاظت صنعتی و محیط زیست پژوهشگاه صنعت نفت، با اشاره به اینکه برخی کارشناسان در مورد جایگیری غلط صنایع پتروشیمی در برخی مناطق چندان زیادهروی و مبالغه نمیکنند، دلیل عدم توجه مسؤلین به این گفتهها را اظهار نظر بدون ارائه مدرک قوی و مستدل خواند و گفت: "وظیفه متخصص این است که با مدل کردن منطقه، توان خودپالایی منطقه را مورد بحث و بررسی قرار دهد، اگر این توان خودپالایی مشخص شد، آن زمان میتوان در مورد استقرار صنایع مختلف در منطقه مورد نظر داوری کرد. این مسالة مهم که مشارکت داخلی و خارجی را میطلبد، وظیفه مراکز تحقیقاتی و پژوهشی است. اگر یک متخصص بدون مدل صحبت نماید، نظر او از ارزش چندانی برخوردار نخواهد بود. متخصص باید منطقه را مدل کرده، توان خودپالایی محیط را ارزیابی نموده و صنایع مستقر و یا در حال استقرار آن منطقه را مورد بررسی قرار داده، سپس در مورد آن اظهار نظر نماید. اگر صرفاً با حرف و سخن گفته شود منطقهای برای استقرار صنایع مناسب نیست، مسئول مربوطه میگوید: "طبق نظر شما مناسب نیست، اما طبق نظر من مناسب است." چنانچه ما با معیارهای مکتوب و مدون حاصل از کار تحقیقاتی و تحلیلی، اظهار نظر نماییم، مسئولین نیز قانع شده و موظف میشوند صنعتی را وارد کرده و تکنولوژی را انتقال دهند که با وجود اقتصادی بودن، ملاحظات زیستمحیطی مورد نظر را نیز برآورده سازد."
در مرحلة طراحی بایستی از متخصصان محیط زیست استفاده کرد.
مهندس رحمانیان درخصوص ضرورت کار تیمی طراحان و متخصصان محیط زیست افزود:
"ما چون در کار تیمی دارای مشکل هستیم، دنبال این مساله میرویم که خود محور باشیم. همانطور که در طراحی واحدهای صنعتی پذیرفته میشود که طراح حرف اول را بزند و چنانچه یک متخصص در زمینه محیط زیست اظهارنظر میکند، در کنار دست طراح قرار گرفته و کمکهای لازم را به او بدهد؛ بالعکس وقتی کار وارد حوزه زیستمحیطی نیز شد، طراح باید کنار دست متخصص محیط زیست قرار بگیرد. متاسفانه ما در این زمینه مشکل فرهنگی داریم؛ طراحان ما از اطلاعات کافی در زمینة تخصص خود بهرهمندند و دو الی سه واحد اطلاعات زیستمحیطی نیز در دانشگاه دریافت میکنند اما باید از این فرهنگ برخوردار باشند که برای تکمیل کار خود از مشاورین لازم استفاده نمایند. به طراح تاحدی اطلاعات داده شده است که بداند برای مسائل مختلف طراحی بدنبال کدام متخصص برود. آنقدر نمیتوان به او اطلاعات زیستمحیطی داد که در طراحی تمام جوانب را لحاظ کند.
مشکل دیگر این است که بسیاری از طراحی ها بر اساس دادههای مراجع و کتب و یا بر اساس اطلاعات و دادههایی است که صنایع در اختیار طراح قرار میدهند که هیچکدام از لحاظ صحت، مورد تایید نیست. لازمة کسب اطلاعات دقیق، بررسیهای میدانی و کسب داده در پایلوتهایی است که اطلاعات ضروری را برای طراحی بدست دهد. استفاده از این روشها در کشور چندان متداول نیست. اگر طراح بخواهد این هزینهها را در کار لحاظ کند، قیمت طراحی بالارفته و در مناقصهها بازنده میشود. به همین دلیل اکتفا به یکسری اعداد استخراجی از کتب و یا دادههای قبلی و نه چندان دقیق واحدها میشود؛ که پس از تایید کارفرما، بر اساس همان اعداد عمل میشود و مشکلات آتی را بدنبال میآورد. لذا باید در صنعت جا بیفتد که یک طراحی نیاز به کار تیمی و همچنین کسب و استخراج اعداد و اطلاعات صحیح دارد."
|