محیط زیست
دشمن ترینِ بندگان نزد خداوند سبحان، کسی است که جز در اندیشه شکم و شرمگاهش نیست . [امام علی علیه السلام]
وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
کل بازدیدهای وبلاگ
20078
بازدیدهای امروز وبلاگ
29
بازدیدهای دیروز وبلاگ
20
منوی اصلی

[خـانه]

[  RSS  ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

درباره خودم
محیط زیست
میرزایی
دانشجویان مهندسی شیمی ورودی 81 دانشگاه صنعتی اصفهان هستیم.
لوگوی وبلاگ
محیط زیست
بایگانی
نوشته های قبلی
بهار 1385
اوقات شرعی
لینک دوستان

سازمان حفاظت محیط زیست ایران
پژوهشکده حفاظت صنعتی و محیط زیست
شبکه اطلاع رسانی سینا (محیط زیست دریایی)
شبکه اطلاع رسانی نفت و انرژی
دفتر مطالعات آب و محیط زیست
پایگاه ملی داده های علوم زمین کشور
نشریات محیط زیست
پژوهشکده محیط زیست جهاد دانشگاهی
خبرگزاری‌ شهرسازی و معماری (محیط زیست)
تسهیلات جهانی محیط زیست
دفتر برنامه محیط زیست ملل متحد
وزارت محیط زیست آمریکا
جبهه سبز ایران

اشتراک در خبرنامه
 
پارسی بلاگ
www.parsiblog.com

نویسنده مطالب زیر:   میرزایی  

عنوان متن یک کارشناس ارشد محیط زیست: در اثر آلودگیهای متعدد صنایع نفت، گاز شنبه 85 خرداد 20  ساعت 9:54 عصر

خلیج فارس و دریای عمان از جمله متنوع­ترین اکوسیستم‌های جهان هستند که احداث مجتمع­های متعدد نفت, گاز و پتروشیمی در کنار این مناطق, چالش بزرگ زیست محیطی آنها محسوب می‌شود. از طرف دیگر علی‌رغم شواهد فراوان آلوده‌کننده بودن این صنایع، تبلیغات وسیعی را به خصوص از طرف شرکت ملی پتروشیمی مبنی بر صنعت سبز بودن آن در رسانه‌ها شاهد هستیم. در جهت بررسی این موضوع، گروه نفت و گاز شبکه تحلیلگران تکنولوژی ایران، گفتگویی با دکتر محمدرضا فاطمی، مشاور و کارشناس ارشد دفتر محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست انجام داده است که در زیر نتیجة آن ارایه می‌شود که تامل‌برانگیز می‌باشد:

=ضمن تشکر از شرکت شما در این گفتگو، لطفاً در زمینه آلایندگی‌های حاصل از صنایع نفت، گاز وپتروشیمی درمحیط زیست توضیحاتی بیان نمایید؟

¡صنایع پتروشیمی و صنایع نفت وگاز دو مقوله جدا هستند که از نظر آلایندگی‌های زیست‌‌محیطی، اثرات آنها از یکدیگر باید تفکیک شود. در صنایع نفت و گاز نیز بایستی سه مرحله "اکتشاف"، "حفاری" و "بهره‌برداری" را از یکدیگر تفکیک نمود.

درمرحله اکتشاف و شناسایی مشکل چندانی از نظر زیست محیطی وجود ندارد، تنها زمانیکه چاههای آزمایشی و چاههای استخراج نفت زده می‌شوند، آلایندگی آغاز می‌گردد.

در مراحل استخراج و بهره‌برداری, اولاً استقرار دستگاهها در دریا، یکی از عوامل آلودگی است. صداهای ناهنجار و وجود عوامل خارجی در دریا موجب برهم‌زدن نظم محیط شده و زندگی موجودات آبزی را مختل می‌نماید. زمانیکه حفاری آغاز می‌شود نیز ورود گل­های حفاری به داخل آب، به‌دلیل در برداشتن مواد شیمیایی غیراستاندارد، باعث کشته‌شدن و مسمومیت آبزیان مختلف می‌گردد. درحین عملیات حفاری نیز با رسیدن چاه به نفت و بالاآمدن نفت، ورود نفت به دریا را شاهد هستیم. درکنار این موضوع, نشتی‌های متعدد خطوط لوله نیز موجب انتقال مقادیر قابل توجهی از نفت به دریا می‌گردد. از این رو چاههای نفتی که در دریا زده می‌شوند، نقاط بالفعل و بالقوه آلایندگی زیست‌محیطی هستند که مناطق اطراف خود را به‌طور مستقیم و غیرمستقیم مورد آلایندگی قرار می‌دهند.

=آیا در صنایع نفت و گاز دنیا این آلودگی‌هایی که اشاره کردید وجود ندارند؟

¡ امروزه در دنیا استانداردهایی تدوین شده که میزان این آلودگی‌ها را به حداقل می‌رساند. استاندارد کردن ترکیب گلهای حفاری، استاندارد کردن میزان ورود نفت و نشت آن و نحوه لوله‌گذاری و ساخت دکل، به نحوی است که آلودگیهای حاصله از عملیات استخراج و انتقال نفت را به حداقل برساند. متاسفانه در مملکت ما چندان به این استانداردها توجه نمی‌شود.

=آیا در بخش صنعت نفت، موارد دیگری از آلایندگی نیز وجود دارد که ذکر نکرده باشید؟

¡بله؛ به غیر از انتقال از طریق لوله، حمل نفت از طریق نفتکش‌ها نیز آلودگی‌های شدیدی را به همراه دارد؛ بعنوان نمونه در خلال جنگ بر اثر تصادف یک کشتی نفتکش بنام کشتی سنندج حدود چهارصد هزار بشکه نفت وارد دریا شد. همچنین "آب توازن" که این کشتی‌ها حمل می‌کنند، خود حاوی و مواد روغنی و نفتی آلوده‌کننده و  موجودات ریز ناشناخته‌ای برای محیط است که در هنگام بارگیری در دریا تخلیه شده و ضررهای شدیدی از جمله آلودگی آب و از بین‌رفتن جانداران و آبزیان بومی را به همراه دارد. این مسائل با توجه به اینکه خلیج فارس یک محیط نیمه‌بسته است‌، باعث تلنبارشدن آلودگیهای نفتی می شود که در درازمدت فاجعه‌ای بزرگ را بوجود آورده و موجب از بین‌رفتن اکوسیستم موجود در آن خواهد شد.

=جنابعالی صنایع پتروشیمی را از صنایع نفت و گاز تفکیک کردید. به نظر می‌رسد این صنایع نیز که امروزه یکی از مناطق تمرکز آن، سواحل خلیج فارس است، زیان‌های زیادی بر محیط زیست منطقه وارد می‌سازد. نظر شما چیست؟

¡در زمینه آلودگیهای ناشی از تاسیسات پتروشیمی نیز بدلیل مجاورت این صنایع درکنار آبهای آزاد با مشکلات عمده‌ای روبرو هستیم. تخریب مناطق ساحلی،‌ پساب‌هایی که از این واحدها وارد دریا می‌شوند و نشت موادی مانند جیوه و آرسنیک درمناطق ویژه پارس، ماهشهر و بندرامام به‌وضوح مشاهده می‌شود. در ایران تاکنون هیچ تدبیری جهت جایگیری صحیح این صنایع وجود نداشته و از الگوی مشخص زیست‌محیطی تبعیت نشده است. سازمان حفاظت محیط زیست نیز از ابتدا بصورت منظم بر جانمایی و فعالیت این تاسیسات نظارت نداشته است.

    امروزه در دنیا، صنعتی که احتمال می‌رود دارای تاثیرات منفی زیست‌محیطی باشد، ابتدا باید یک ارزیابی اثرات زیست‌محیطی انجام دهد و به این سوال پاسخ دهد که آیا احداث این واحد در چنین مکانی صحیح است یاخیر؟ همچنین پس از احداث و آغاز فعالیت، باید یک برنامه زیست‌محیطی با مدیریت زیست‌محیطی تدوین نماید و برطبق آن عمل کند تا اثرات مخرب صنعت خود را به حداقل برساند. متاسفانه این کار نیز در ایران صورت نمی‌گیرد و براساس "جاانداز، راه‌بنداز" عمل می‌شود. اگر هم واحدی برنامه زیست‌محیطی تدوین نماید، بصورت ظاهری و صوری بوده و تنها بصورت یک تابلوی تزئینی و تبلیغی جلوه‌گر می‌شود.

 بنده به جرات می‌گویم که فعالیت‌های صنایع نفت، گاز و پتروشیمی در داخل مملکت ما از نظر مدیریت زیست‌محیطی بهینه نیست. اگر شما از عسلویه و در کنار آن، خلیج نایبند بازدید کنید, شاهد یک فاجعه زیست‌محیطی خواهید بود. هیچ مقامی نه پیگیری کرده نه نظارت کرده، و نه جلوگیری نموده است. فاجعه بزرگتر این است که وقتی با مسئولین صحبت می‌شود در پاسخ بیان می‌دارند که این صنعت آنچنان برای مملکت و اقتصاد آن اهمیت دارد که از خسارات زیست‌محیطی ناشی از آن باید چشم پوشید؛ درصورتیکه پایداری بشر در حفظ همین تنوع زیستی است.

 اگر محیط زیست نباشد، وجود مسائلی مانند صنایع نفت وگاز فاقد اهمیت خواهد بود. همچنین از بعد اقتصادی این آلوده‌سازی بهانه‌ای برای قدرتهای جهانی جهت سوءاستفاده‌هایی نظیر ارزان خریدن و یا نخریدن نفت و فرآورده‌های آن خواهد شد. جلوگیری از فروش محصولات دریایی نظیر ماهی و میگو از سوی سازمان بهداشت جهانی نیز اثرات زیانبار اقتصادی دیگری است که حاصل همین آلایندگی‌ها است. اکنون، صیادان ما که مالکین واقعی دریا هستند و از دریا ارتزاق می‌کنند، دچار اختلال در زندگی شده‌اند؛ یعنی ما صنعتی را بوجود آوردیم و در کنار آن صنعت دیگری را از بین برده و حیات افراد بومی را در آنجا مختل کرده‌ایم.

=چرا با وجود این حد از آلودگی و عدم توجه مدیران و مسئولان مربوطه به مسائل محیط زیست، شاهد دریافت لوح تقدیر در زمینه اهمیت‌دادن به مساله محیط زیست و نشان "صنعت سبز" از سوی سازمان محیط زیست به صنایع آلوده‌کننده‌ای مانند پتروشیمی هستیم و تبلیغات زیادی بر روی این لوح‌ها و نشان‌ها در صدا و سیما می‌شود؟

¡معمولاً جایزه‌ای که داده می‌شود، به دلیل یک عملکرد چشمگیر مثبت است؛ مثلاً به خاطر فعالیت مهمی نظیر زدودن سرب از بنزین. این نشان‌ها برای تمامی فعالیت‌های یک وزارت یا سازمان نیست. اگر این صنایع در برخی موارد عملکرد مفیدی داشتند در اغلب بخشهای دیگر عملکرد ضعیف دارند.

دلیل این اتفاقات نیز آن است که در مملکت ما همواره رسم بر تشویق بوده و تنبیه در چنین سطحی وجود ندارد. به نظر بنده در کنار لوح تقدیر می‌باید لوح تنبیه و اعتراض نیز به وزیر داده شود و به دلیل عملکردهای منفی مورد مواخذه قرار گیرد. بنده روزی به خانم ابتکار پیشنهاد کردم در کنار لوح‌های تقدیری که داده می‌شود و بهترین‌ها معرفی می‌شوند، بدترین‌ها نیز باید معرفی شوند. همانگونه که پتروشیمی به دلیل برخی حرکتها در جهت حفظ محیط زیست مورد تشویق قرار می‌گیرد، باید به‌دلیل وجود پتروشیمی‌های رازی و بندرامام که یکی از آلوده‌کننده‌ترین مناطق جهان را در اطراف خود به‌وجود آورده‌اند، مورد مواخذه و سرزنش قرار گیرد. ما در کنار برخوردهای مثبت باید برخوردهای منفی نیز داشته باشیم.

=ممکن است به طور دقیق بفرمایید که آلودگی‌های زیست محیطی, بر تنوع زیستی در محیط‌هایی با اکوسیستم متنوع مانند خلیج فارس چه اثراتی را برجا می‌گذارند؟

¡آلودگیهای نفتی باعث هیدرولیز شدن تخم موجودات آبزی و بارورنشدن آن و ازبین‌رفتن آبزیان در مرحله نوزادی می‌شوند. چنانچه آبزی رشد کرده و مثلاً به ماهی تبدیل شود، آلودگی وارد ماهی شده و با مصرف آن توسط انسان، این آلودگی به بدن او سرایت می‌کند. عناصری مانند آرسنیک، کبالت و سرب که بدلیل آلودگیهای نفتی و صنایع پتروشیمی است، موجب مسمومیت جانداران می‌گردد. امروزه صدفهای مرواریدساز ما که یکی از منابع مهم درآمدی کشور بود بدلیل همین آلودگیها از بین رفته‌اند. همچنین در مناطقی که پهنای جزر و مدی داریم، سواحل با نفت آلوده میشوند و هزینه بسیاری جهت زدودن این آلودگیها مصرف می‌شود. آلودگیهای نفتی زمان زیادی را جهت تجزیه و از بین رفتن نیاز دارند و شاید بتوان گفت در آبهایی چون خزر و خلیج فارس میزان ورود آلودگیهای نفتی به آب چندین برابر میزان تجزیه مواد نفتی می‌باشد.

=ما در برخی موارد شاهد وجود دفاتر زیست‌محیطی و واحدهای مجزای محیط زیست مانند محیط زیست پتروشیمی هستیم. ارتباط این دفاتر با سازمان حفاظت محیط زیست چگونه است و فعالیتهای آنها چگونه ارزیابی می شود؟

¡میزان تنوع در دریا چندین برابر خشکی است. شما در دریا در یک مترمربع می‌توانید صدگونه موجود را شناسایی نمایید. یکی از ضعفهای سازمان محیط زیست این بوده که به خشکی اهمیت لازم را داده اما از دریا غافل بوده است, زیرا شناخت کافی نسبت به ارزشها و اهمیت آن نداشته است. این شناخت در بین ارگانهای دیگر نیز وجود ندارد. وقتی مسئولین واحدهای پتروشیمی یا نفت ‌وگاز می‌خواهند در مورد دریا تصمیم‌گیری نمایند، به دلیل نداشتن شناخت، دریا را محیط آبی وسیعی می‌بینند که بقول خودشان ورود یک فاضلاب کوچک در آن به چشم نمی‌آید و زیان چندانی ایجاد نمی‌نماید. اما در مورد دفاتر زیست محیطی که اشاره کردید، یکی از کارهای مناسب در دولت آقای خاتمی این بوده که مسئله محیط زیست بوسیله معاونت محیط زیست در هیات دولت بطور مستقیم مطرح شد و وزرا تا حد مطلوبی با این مسئله آشنا شدند. این آشنایی به مجموعه‌های پایین‌تر منتقل شد و در برخی موارد منجر به احداث دفاتر زیست‌محیطی در واحدهایی نظیر پتروشیمی‌ها شد؛ ولی متاسفانه هیچ‌گونه ارتباط ارگانیک و منسجمی میان آن دفاتر و سازمان حفاظت محیط زیست برقرار نشد.

 سازمان حفاظت محیط زیست باید یک ارتباط منظم با این دفاتر داشته باشد و رده‌های کارشناسی و دستورالعمل‌های لازم را برای این دفاتر تنظیم نماید، آموزشهای لازم را بدهد و مطمئن شود که در دفتر یک واحد پتروشیمی، کارشناسان زبده و دلسوز با اهداف معین وجود دارند که مسائل محیط زیست را پیگیری می‌نمایند و به‌عنوان بازوهای سازمان محیط زیست در مورد برنامه‌های واحدها نظرداده و کار می‌کنند.

سازمان محیط زیست نمی‌تواند شخصاً بعنوان ناظر، کنترل‌کننده و بازدارنده کلیه فعالیتهای صورت‌گرفته در صنایع عمل نماید. هر ارگان و حتی هر فرد خود باید از طریق افزایش آگاهی‌هایی که در او بوجود می‌آید، حفظ محیط زیست را در راس برنامه کاری قرار دهد. اگرسازمان محیط زیست, وزارتخانه‌ها و صنایعی نظیر پتروشیمی را در این زمینه تقویت نماید به نحوی که خود صنایع همکاریهای لازم را به صورت خودجوش انجام دهند و خود را موظف کنند که حفظ محیط زیست را در اولویت قراردهند, دیگر نیازی به بازرسی، نظارت, جنجال و درگیری نیست. سازمان محیط زیست باید آگاهی‌های لازم را به‌نحوی در بین مدیران و مسئولان بوجود آورد که خود آنها مدافع و پشتیبان محیط زیست شوند؛ این کاری است که در اروپا انجام شده و حفظ محیط زیست را به صورت یک رقابت درآورده است. در این صورت این حرکتی که دربرخی واحدها شروع شده به واحدهای دیگر نیز تعمیم داده می‌شود و دفاتر فعال‌تر شده و از این حالت نسبتاً انفعالی خارج می‌شوند.

=برخی کارشناسان معتقدند که ضعف سازمان محیط زیست, از نظر عدم وجود نیروهای متبحر و امکانات لازم جهت آنالیز و بدست‌آوردن آمار دقیق آلودگیهای صنایع مربوطه, دلیل به وجود آمدن دفاتر بخشی شده است. نظر شما در این رابطه چه می‌باشد؟

¡طبق قانون، سازمان محیط زیست عامل کنترل و جلوگیری از آلودگی است. برای این کنترل و بازدارندگی، باید خود را به کارشناس و ابزار مجهز نماید. فقدان این امکانات، ضعف سازمان محیط زیست را می‌رساند. محیط زیست باید کارشناسان کافی محیط زیست و شیمی و نفت را در اختیار بگیرد و آزمایشگاههای مرجع مجهزی ایجاد کند و آنالیزهای واحدها را کنترل نماید. هرجا آلودگی را بیشتر از حد استاندارد دید, وارد عمل شده و از عوامل بازدارنده خود استفاده کند.

   بله، بنده هم قبول دارم که ضعف کارشناسی وجود دارد؛ اما مقصر خود سازمان حفاظت محیط زیست می‌باشد که باید در جهت تقویت نیروی متخصص مربوطه و اولویت‌‌بندی صحیح پروژه‌ها عمل نماید. امروزه برخوردها موردی است‌؛ درحالیکه باید با یک برنامه پایشی مرتب, بار آلودگی وارده به رودخانه‌ها و دریاها کنترل و اندازه‌گیری شود. سازمان محیط‌زیست باید متولی باشد نه متصدی. این بدان معنا است که سازمان باید مسئله تجزیه و تحلیل و آنالیز را به واحدها داده و آنها را به ارائه گزارش مستمر و دقیق موظف نماید و خود هرچند وقت یکبار فعالیت آنها و صحت و سقم داده‌ها را کنترل نماید.

=آیا سازمان حفاظت محیط‌زیست از نظر ضمانت اجرایی مشکلی ندارد؟

¡سازمان قوانین محکم متعددی دارد که آن را به تنها ارگان غیر از قوه قضائیه و نیروی انتظامی تبدیل نموده که مامورین آن حکم بازداشت داشته و ضابط قضایی می‌باشند. هیچ ارگان دیگری این امکان را ندارد. سازمان هرجا تشخیص بدهد می‌تواند وارد شود، فعالیتها را متوقف ساخته و با پرونده‌سازی افراد را روانه دادگاه نماید. در مورد مجازات، مقررات و قوانین فراوانی وجود دارد لذا ما مشکل قانونی نداریم؛ ما از مشکل مدیریتی رنج می‌بریم.

=اگر اجازه دهید, به بحث پتروشیمی بازگردیم. برخی از مدیران و مسئولان حوزه‌های مختلف پتروشیمی نکاتی را بیان می‌دارند که به‌عنوان نمونه مسئولین منطقه ویژه ماهشهر, انتخاب خور موسی را جهت ایجاد مجتمع‌های متعدد در مجاورت آن، به‌دلیل دوبار جزرومد آب در طول شبانه‌روز، انتخاب مناسبی ارزیابی می‌کنند؛ درحالیکه طبق شواهد، آب خور هر 5 سال یکبار بطور کامل تعویض می‌شود. یا مسئولان بندر امام وجود جیوه در آب را مفید و لازم ارزیابی می‌کنند. شما با این اظهار نظرها چه برخوردی می‌کنید؟

¡وقتی در اطراف خور موسی مجتمع‌های پتروشیمی متعدد احداث می‌شود (با این فرض که با روزی دو بار جزرومد سواحل خور لایروبی می‌شوند)، مواد لایروبی شده به کف خور رفته و آن را به شدت آلوده می‌سازند و ریزدانه‌ها و ماهی‌ها را از بین می‌برند. در حال حاضر اهالی خوزستان، ماهی سبور اروندرود و بهمن‌شیر را به دلیل آلودگی نفتی موجود در بدن این ماهی‌ها مصرف نمی‌کنند و از ماهی‌های خور موسی استفاده می‌نمایند. با وضعیت پیش آمده برای خورموسی تا چند وقت دیگر مشکلات اروند و بهمن‌شیر را در مورد خورموسی نیز شاهد خواهیم بود.

آلودگی تنها بدین معنی نیست که شما نفت را مستقیماً وارد دریا کنید؛ بلکه همین آلودگیهای اندک و موادشیمیایی ذره‌ذره جمع می‌گردد و شرایط محیط را نامساعد می‌سازد. یک مدیر این مسائل را در یک مقطع کوتاه به چشم نخواهد دید. اگر مدیر آینده‌نگر باشد ضررهای درازمدت را درک می‌کند و دیگر این نکته را بیان نمی‌دارد که با روزی دوبار جزرومد، آلودگیها تخلیه شده و محیط لایروبی می‌گردد و جیوه برای بدن لازم می‌باشد!

سلامت محیط زیست را در درازمدت باید درنظر گرفت. صرف‌نظر از برخی خطرات محلی و منطقه‌ای که کوتاه مدت است، باید به مسائل درازمدت هم توجه زیادی کرد. مثلاً با از بین بردن مرجانهای طبیعی با دینامیت در عسلویه و آلوده کردن آب با پساب، آلودگی صوتی و ورود مواد غیر قابل تجزیه نظیر MTBE به آب، خلیج فارس در درازمدت تبدیل به مرداب می‌گردد و اکوسیستم آن نابود می‌شود. ما باید این دید درازمدت را از طریق کلاسهای توجیهی سازمان حفاظت محیط زیست به مدیران آموزش دهیم، سازمان باید برای مدیران پروژه‌های بزرگی مانند عسلویه و منطقه آزاد ماهشهر کلاسهای اجباری بگذارد و چنین دیدی را به آنها بدهد. این کلاس‌ها باید با روشن ‌ساختن زیان‌های اقتصادی و زیست‌محیطی حاصل از فعالیت واحدها، آنها را نسبت به مسئله محیط زیست حساس نماید و راههای جلوگیری از آلودگی را برای آنان روشن سازد. چنانچه این امر صورت پذیرد مدیران این مسائل را به زیردست انتقال می‌دهند و خود نسبت به رفع مشکلات اقدام می‌نمایند. مثال بارز آن، منطقه آزاد قشم می‌باشد که مدیریت، بسیار خوب کارکرده و با تهیه برنامه زیست‌محیطی مناسب و به حداقل رساندن آلودگیها، خسارات وارد به محیط‌زیست را تا حد قابل قبولی کاهش داده است. در اینجا دیگر نیاز نیست که سازمان حفاظت محیط‌زیست وارد جزیره شده و نظارت کند. اما خلاف آن جزیره کیش می‌باشد که مدیریت صحیحی در آنجا حاکم نبوده و محیط زیست را با مشکلات جدی روبرو ساخته است.

=باتوجه به اینکه مسئولین صنایع نفت، گاز و پتروشیمی جهت پاسخ‌گویی به مسائل مطروحه در مورد زیانهای این صنایع در زمینه محیط‌زیست اعلام آمادگی نموده‌اند، طرح چه سؤالات محوری را جهت پاسخ‌گویی آنان ضروری می‌دانید؟

○شما بفرمایید گزارشات زیست‌محیطی واحدها و مدیریت زیست‌محیطی خود را به ما ارائه نمایند, ما توضیح خاصی لازم نداریم، آنچه برای ما مهم است این نکته است که آیا گزارشات لازم توسط آنها تهیه شده و اگر تهیه شده تا چه حد با واقعیت مطابقت دارد. ما در اینجا هیچ گونه گزارش قابل قبولی نداریم. آنچه که هست بر پایه مشاهدات عینی و بازدید استوار می باشد.

=درپایان چنانچه نکته خاصی را مدنظر دارید بیان نمایید.

¡شما با توجه به ساختار و نحوة عملکردی که دارید می‌توانید به‌عنوان بازوهای فکری و اطلاعاتی با تحلیلها و گزارشات خود در حوزه‌های مربوطه بمباران اطلاعاتی نمایید. اگر مدیری کار خود را خوب انجام داد نیازی به تشویق ندارد زیرا وظیفه خود را انجام داده است. در مملکت ما کار درست انجام دادن یک منت شده است. ما انجام وظایف را نباید بزرگ کنیم. ما باید نقاط ضعف را شناسایی کرده، اولویت‌بندی نموده، مستند کرده و با مطرح کردن آنها به‌دنبال راه چاره باشیم. در این صورت دولت و مسئولین نسبت به موضوع حساس شده و درجهت رفع آنها اقدام می‌کنند.

   شما می‌‌توانید این آگاهی را ایجاد نمایید. کافی است مثلاً در زمینه محیط زیست به چند واحد مراجعه کنید و گزارشهای لازم را درخواست کنید. چنانچه گزارشهایی تهیه شده بود, آنرا به افرادی که سالها در این زمینه تجربه داشته‌اند ارجاع دهید تا به شما بگویند این گزارشها مستند و واقعی یا سمبولیک و غیرمستند هستند. سپس نتیجه این گزارشات را مورد تحلیل قرارداده و آنرا به مقامات مسئول ارجاع دهید. همچنین با استفاده از سایت اینترنتی خود می‌توانید آن را در سطح جامعه و حتی جهان انتشار دهید. این حرکت شما میتواند جلوی سوء تبلیغات یک مدیر را که با دریافت یک لوح در یک حوزه خاص آن را به تمام واحدهای خود تعمیم داده و خود را  "صنعت سبز" معرفی کرده است بگیرد.


  نظرات شما  ( )


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مدیریت آلودگی هوای شهری
[عناوین آرشیوشده]


 

Powered by : پارسی بلاگ
Template Designed By : MehDJ