محیط زیست
خداوند، تباه کردن مال، پرسش بسیار، و قیل و قال را دوست ندارد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
کل بازدیدهای وبلاگ
20084
بازدیدهای امروز وبلاگ
35
بازدیدهای دیروز وبلاگ
20
منوی اصلی

[خـانه]

[  RSS  ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

درباره خودم
محیط زیست
میرزایی
دانشجویان مهندسی شیمی ورودی 81 دانشگاه صنعتی اصفهان هستیم.
لوگوی وبلاگ
محیط زیست
بایگانی
نوشته های قبلی
بهار 1385
اوقات شرعی
لینک دوستان

سازمان حفاظت محیط زیست ایران
پژوهشکده حفاظت صنعتی و محیط زیست
شبکه اطلاع رسانی سینا (محیط زیست دریایی)
شبکه اطلاع رسانی نفت و انرژی
دفتر مطالعات آب و محیط زیست
پایگاه ملی داده های علوم زمین کشور
نشریات محیط زیست
پژوهشکده محیط زیست جهاد دانشگاهی
خبرگزاری‌ شهرسازی و معماری (محیط زیست)
تسهیلات جهانی محیط زیست
دفتر برنامه محیط زیست ملل متحد
وزارت محیط زیست آمریکا
جبهه سبز ایران

اشتراک در خبرنامه
 
پارسی بلاگ
www.parsiblog.com

نویسنده مطالب زیر:   میرزایی  

عنوان متن آیا فناوری هسته‌ای آینده‌ای هم دارد؟ یکشنبه 85 خرداد 7  ساعت 9:37 عصر

به پایان دوران انرژی فسیلی نزدیک می‌شویم، هرچند که از نظر استفاده از ذخیره‌های از توان افتاده‌ی آن ـ در انتهای چنین دوره‌ای ـ محدوده‌ی بوم‌شناختی (اکولوژیکی) آن از نظر زمانی به ما نزدیک‌تر است تا محدوده‌ی مادی آن. به این ترتیب طرفداران استفاده از انرژی هسته‌ای اکنون بوی دل‌انگیز نسیم صبحگاهی را استنشاق می‌کنند، و حتی بعضی از منتقدین قبلی اکنون در طنینی که همچنان بلند‌تر می‌شود با احداث نیروگاه‌های اتمی جدید موافقت خود را اعلام می‌دارند. مطابق با اطلاعات آژانس بین المللی اتمی (IAEA) ـ یا همان دژ جامعه‌ی جهانی اتمی ـ در حال حاضر در سراسر جهان ٤٢٢ رآکتور اتمی وجود دارد که مجموع ظرفیت آنها در حدود ٣٠٠ هزار مگاوات است. تا سال ٢٠٣٠ تعداد آنها به دو برابر و تا ٢٠٥٠ به چهار برابر خواهد رسید.
استدلال طرفداران استفاده از انرژی اتمی همچون شمشیری دولبه عمل می‌کند: در حالی که بر خلاف واقعیت‌های موجود منافع اقتصادی انرژی اتمی مورد ستایش قرار می‌گیرد، آنها مخاطراتش را بی‌اهمیت جلوه می‌دهند یا حتا این ادعا تکرار می‌شود که از جهت فنی چنین مخاطراتی یقیناً قابل حل خواهند بود. اما هم زمان انرژی‌های تجدید شونده به عنوان غیر اقتصادی نفی شده و ظرفیت‌های آنها ناچیز جلوه داده می‌شود تا به این ترتیب ضرورت استفاده از انرژی هسته‌ای موجه جلوه داده شود.
معمولاً در این شیوه‌ی استدلال برای دفاع از انرژی هسته‌ای فاجعه‌ی اتمی در چرنوبیل به عنوان موردی عادی و جزئی معرفی می‌شود. گرو فون راندو مدافع استفاده از انرژی هسته‌ای در روزنامه‌ی سایت (سال ٢٠٠٤ و شماره‌ی ٣١) می‌نویسد که در آن حادثه فقط ٤٥ نفر جان خود را از دست دادند و ٢٠٠٠ مورد نیز سرطان غده‌ی تیروئید به ثبت رسیده است. این داده‌ها البته مربوط به موسسه‌هایی است که هرکدام به نوعی در چرنوبیل ذی نفع می‌باشند. در گزارشات و بررسی‌های سازمان‌های مستقل تعداد قربانی‌ها در حدود ٧٠ هزار نفر ذکر می‌شود که بخشی از آنها شامل خودکشی‌های بعدی از روی یاس و درماندگی بوده است و همچنین قابل ذکر است که ده‌ها هزار انسان دیگر طی سالیان بعدی جان خود را در اثر صدمات وارده از دست داده‌اند.
از جمله شگردهای معمول برای بی‌اهمیت جلوه دادن فاجعه‌ی چرنوبیل مقایسه‌ی تعداد تلفات با قربانی‌های معادن ذغال سنگ و بیماری‌های مهلک حاصل از آلودگی‌های بقایای انرژی‌های فسیلی است. اما حتا اگر چنین مقایسه‌ها و آماری قابل استناد باشند این پرسش سر بر می‌آورد که پس چرا نباید بر روی تولید انرژی‌های تجدید شونده که دائمی بوده و عاری از انواع آلودگی‌ها و خطرات هستند و در عین حال صرفه‌ی اقتصادی بیشتری دارند سرمایه گذاری شود؟
بهره وری و استفاده از انرژی هسته‌ای پیامد حاصل از نظام و تشکیلات عظیم سیاسی جهت انواع امتیازهای انحصاری و کمک‌های مالی است. برای تحقیقات و پیشرفت در استفاده از انرژی هسته‌ای دولت‌های عضو در سازمان همکاری‌های اقتصادی و توسعه (OECD) تا سال ١٩٧٣ در حدود ١٥٠ میلیارد دلار (مطابق با قیمت امروز دلار) هزینه‌های بلاعوض کرده‌اند و بر خلاف آن برای کمک به پیشرفت پروژه‌های تحقیقاتی انرژی‌های تجدید شونده تقریباً هیچ. میان ١٩٧٤ و ١٩٩٢ برای بار دیگر ١٦٨ میلیارد دلار برای انرژی هسته‌ای و در برابر آن تنها ٢٢ میلیارد برای انرژی‌های تجدید شونده هزینه شد. البته سهم پرداختی قابل توجه اتحادیه‌ی اروپا برای تحقیقات هسته‌ای در این محاسبه گنجانیده نشده است و سهم فرانسه به طور کل سری مانده. با احتساب کمک‌های متنوع آموزشی بخش خصوصی و کمک‌های تشویقی کشورهای غیر عضو در سازمان همکاری‌های اقتصادی و توسعه (OECD) و مهمتر از همه، هزینه‌های مربوطه در بلوک شرق سابق، مجموع کمک هزینه‌های مختلف برای بخش هسته‌ای یک هزار میلیارد دلار و برای انرژی‌های تجدید شونده بیشتر از ٥٠ میلیارد نبوده است. از ١٩٥٧ آژانس بین المللی اتمی (IAEA) و Euratom به دولت‌ها در برنامه ریزی پروژه‌های هسته‌ای کمک می‌کنند. بر خلاف آن امروزه سازمان‌های بین المللی برای کمک به تحقیقات در انرژی‌های تجدید شونده در هیچ کجای دنیا وجود ندارد. از میانه‌ی دهه‌ی ١٩٧٠ از سرعت پیشرفت و توسعه‌ی انرژی هسته‌ای در درجه‌ی اول به علت افزایش هزینه‌های مربوطه و تا حدی هم به خاطر مخالفت‌های در حال افزایش مردمی به مقدار قابل توجهی کاسته شده است. از آن زمان، دیگر مرزهای توسعه و قابل دستیابی در این شیوه‌ی تولید انرژی بسیار تنگ‌تر به نظر می‌رسد. ارزیابی از ذخایر اورانیوم که پیشتر تخمین زده می‌شد برای شصت سال قابل بهره برداری هستند در واقع بر اساس تعداد فعلی تاسیسات هسته‌ای محاسبه شده است. چنانچه تعداد آنها دوبرابر شود مدت بهره برداری از آنها نیز به نصف کاهش می‌یابد. بدون گذار عاجل به سیستم رآکتورهای زاینده که امکان استفاده از ذخایر اورانیوم را طولانی‌تر می‌کنند حتا رشد پیش بینی شده توسط آژانس اتمی نیز قابل دسترسی نخواهد بود.
اما تاریخ رآکتورهای زاینده برای خودش شکستی مفتضحانه است. رآکتور انگلیسی تا زمان تعطیل شدنش در ١٩٩٢ فقط به ١٥ درصد حداکثر توانش رسیده و رآکتور روسی نیز به همین ترتیب. رآکتور فرانسوی سوپر فنیکس (١٢٠٠ مگاوات) به ٧ درصد توان خود رسید و آن هم با صرف ١٠ میلیارد یورو. رآکتور بسیار کوچک ژاپنی (٣٠٠ مگاوات) ٥ میلیارد دلار هزینه برداشت و به طور دائم درگیر مشکلات کاری است. چنانچه مقدور باشد که این نوع از رآکتورها از هر جهت قابل بهره برداری شوند، تنها راهش فقط و فقط صرف هزینه‌های بسیار بالا و غیر قابل پیش بینی است. بدون ادامه یا حتا افزایش هزینه‌های مالی بیشتر، این مسیر برای همیشه بسته خواهد ماند. البته معضل زباله‌های اتمی که برای تجزیه شدن به یک هزار سال زمان نیاز دارند به خودی خود معضل لاینحلی باقی مانده که یافتن راه حلی برای آنها نیز نیازمند هزینه‌های بسیار است.
چهار دلیل دیگر نیز بر علیه این نظریه که انرژی هسته‌ای را دارای آینده‌ای روشن می‌داند وجود دارد:
ـ نیاز قابل توجه به آب برای به جریان انداختن بخار و خنک کردن رآکتورها از یک طرف، و نیاز به آب جمعیتی همچنان در حال ازدیاد جهان از طرف دیگر ـ و آن هم با توجه به وضعیت روبه افزایش و گسترده‌ی کمبود آب که علت آن تغییرات آب و هوایی است ـ دو موردی هستند که در برابر یکدیگر قرار دارند.
ـ مازاد گرمای رآکتورهای هسته‌ای به علت هزینه‌های بسیار زیاد انتقال گرمایی به نقاط دور نمی‌تواند از کارایی چندانی برخوردار باشد.
ـ با حادتر شدن منازعات میان کشورهای فقیر و غنی، خطر تروریسم اتمی و آن هم نه تنها به علت حمله‌های هوایی به رآکتورها افزایش می‌یابد.
ـ و نهایت آن که فشار بیش از اندازه و الزامی برای با صرفه ساختن رآکتورهای اتمی که همچنان نیاز بیشتری به سرمایه گذاری و حمایت‌های مالی دارد می‌تواند فقط هنگامی تامین گردد که دولت‌ها بازارهای برق و الکتریسیته را دوباره به انحصار خود در آورده و تولید انرژی به روش‌های آلترناتیو را با دشواری مواجه سازند. به این ترتیب اقتصاد هسته‌ای همچنان به عنوان اقتصاد حکومتی و پنهان از دیدها باقی می‌ماند.
در عین حال چنانچه انتخاب حاضر و آماده‌ی انرژی‌های تجدید شونده وجود نمی‌داشت که عرضه‌ی سالیانه‌ی آنها در سیاره‌ی ما ١٥٠٠٠ بار بیشتر از مصرف سالیانه‌ی انرژی هسته‌ای و فسیلی است، به ناچار می‌بایست با توجه به محدود بودن منابع انرژی فسیلی تمامی چنین مخاطراتی پذیرفته شوند. تا کنون بارها چشم اندازهایی در این باره‌ی که چه امکاناتی برای جایگزین کردن روش‌های مرسوم تامین انرژی با شیوه‌های آلترناتیو فعلی وجود دارد، مورد بررسی قرار گرفته است: برای مثال در سال ١٩٨٢ در ایالات متحده‌ی آمریکا از طرف اتحادیه‌ی محققین ذینفع (Union of Concerned Scientists) ، در ١٩٨١ توسط موسسه‌ی تحقیقات بین المللی تحلیل سیستمی کاربردی برای اروپا (Internationale Institute fuer Angewandte Systemanalyse fuer Europa) ، و در ٢٠٠٢ برای آلمان از طرف کمیسیون نمایندگان در بوندستاگ. هیچ کدام از آنها هرگز به شکلی مقتضی رد نشده‌اند، اما در هر حال تمامی شان توسط کارشناسان رسمی نادیده گرفته می‌شوند.
در چهارچوب قوانین انرژی‌های تجدید شونده در آلمان در ١٢ سال گذشته یک ظرفیت تولید برق ١٦٠٠٠ مگاواتی ایجاد گردید که از آن میان فقط ٣٠٠٠ مگاوات مربوط به تاسیسات جدید در سال ٢٠٠٣ است. چنانچه این روند در ٥٠ سال آینده ادامه یابد، یک ظرفیت کلی برابر با ١٦٦٠٠٠ مگاوات ایجاد خواهد شد که معادل با ٥٥٠٠٠ مگاوات ظرفیت شیوه‌های مرسوم فعلی است ـ البته در نگرشی ساده. لیکن این اشتباهی متداول است که ظرفیت افزایشی توانایی‌های انرژی‌های تجدید شونده نادیده گرفته شود و به جای آن صرفاً به گام‌های تدریجی اکتفا شود. از قضا در نگرشی سیستمیک انرژی‌های تجدید شونده برتری‌های غیرقابل تصوری دارند: فاصله‌ی طولانی زنجیره‌های انرژی از معادن گرفته تا مصرف کننده‌ی نهایی ـ که در هر مرحله از تبدیل با اتلاف انرژی همراه است ـ به این ترتیب کوتاه‌تر خواهد شد. گذشته از آن نیاز به زیر ساخت‌های لازم نیز به شدت کاهش می‌یابد.
این مسیر به ویژه به توسط فناوری‌های جدید برای ذخیره سازی انرژی قابل توجه‌تر می‌شود، یعنی شیوه‌هایی که تقریباً در شرف به کار گیری قرار دارند و در آنها مانع همیشگی غیر دائمی بودن عرضه‌ی باد یا اشعه‌های خورشیدی رفع می‌شود: نه فقط توسط هیدروژن تولیدشده در شیوه‌های الکترولیتی بلکه از طریق روش‌های ذخیره سازی الکترواستاتیکی، الکترومکانیکی، الکترودینامیکی یا حتا حرارتی به کمک هیدریدهای فلزی. در چنین شرایطی، مجتمع‌های مسکونی و تجاری و بنگاه‌های اقتصادی و تولیدی که از جهت تولید انرژی کاملاً خودکفا باشند در حکم رویاپردازی صرف باقی نمی‌ماند، مکان‌هایی که در آنها انرژی مصرفی به طور مستمر تنها از جریان الکتریسیته حاصل از پیل‌های خورشیدی و بادی به دست می‌آید. گونه‌ی دیگر قابل توجه در این خصوص، سیستم‌های آمیخته یا هیبرید هستند که در آنها در یک رابطه‌ی متقابل تاسیسات تولیدانرژی تکمیلی (مثلاً نیروی باد و ژنراتورهایی که با زیست توده (biomass) کار می‌کنند) جایگزین یکدیگر می‌گردند. هزینه‌ی لازم برای تهیه‌ی آنها جایگزین هزینه‌های دائمی سوخت‌های دیگر و انتقال آنها می‌شود، یعنی آنچه امروزه قسمت اعظم هزینه‌های تولید الکتریسیته را موجب می‌گردد. به این ترتیب کل سیستم تولید انرژی به انضمام استفاده‌ی فعلی از انرژی‌های تجدید شونده از اساس دگرگون می‌شود: هزینه‌های مربوط به سوخت‌های فسیلی و هسته‌ای بدون آن که بتوان جلوی افزایش آنها را گرفت همچنان در حال بالاتر رفتن است، در حالی که انرژی‌های تجدید شونده با انبوه سازی و مطلوب نمودن فناوری‌های آنها به طور دائم ارزان‌تر می‌شوند. در همین چندین ده سال گذشته هزینه‌های تولید انرژی از باد در حدود ٥٠ درصد و انرژی خورشیدی حدود ٣٠ درصد کاهش یافته است. هزینه‌های اضافی امروزه در حکم هزینه‌های کاهشی فردا هستند.
انرژی‌های تجدید شونده همچنین پاسخی هستند به کمبود انواع انرژی‌های فسیلی در آینده‌ای نزدیک، که بیش از هر چیز به بخش حمل و نقل و تامین گرما و سرما مربوط می‌باشند. در این میان مطابق با نظریه‌ی کارشناسی و رسمی کمپانی‌های دایملر کرایسلر، فولس واگن و فورد، مواد قابل سوخت حاصل از پروسه‌های بیولوژیکی یا بیواتانول، بیودیزل و بیوگاز از جهت هزینه بسیار مناسب‌تر هستند و سریع‌تر قابل دسترسی تا مثلاً هیدروژن حاصل از الکتریسیته‌ی هسته‌ای که برای آن باید یک زیرساخت جدید و بسیار پرهزینه ایجاد کرد.
ظرفیت و توان انرژی‌های سازگار با طبیعت جهت تامین انرژی جهان کفایت می‌کند، همانگونه که در کنفرانس جهانی زیست توده در شهر رم در ماه می ‌تشریح گردید. شیوه‌های ساخت و ساز بنا که در آنها از قبل تولید انرژی از اشعه خورشیدی در نظر گرفته می‌شود، می‌تواند تمامی نیاز به گرما و سرمای آنها را تامین کند. در آلمان در حال حاضر ٣٠٠٠ خانه وجود دارد که در آنها هیچ گونه نیازی به دریافت انرژی از خارج از خود نیست. رایشتاگ در برلین در حال حاضر ٨٥ درصد انرژی خود را از انرژی‌های تجدید شونده تامین می‌کند.
دیگر از هر جهت وقت آن فرا رسیده است که بر دیدگاه‌های بدبیانه‌ی فنی و تخصصی نسبت به انرژی‌های تجدید شونده غلبه کنیم. آینده‌ی دوران انرژی‌های هسته‌ای و فسیلی ـ دیر یا زود ـ به موزه‌ی تاریخ تعلق دارد.


  نظرات شما  ( )


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مدیریت آلودگی هوای شهری
[عناوین آرشیوشده]


 

Powered by : پارسی بلاگ
Template Designed By : MehDJ